درباره وبلاگ ![]() آرشیو وبلاگ
لینک های ویژه لوگو ![]() آمار وبلاگ
آقاشیر صلوات صلوات صلوات علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم جمعه 87 اردیبهشت 6 :: 2:8 عصر :: نویسنده : آقاشیر
مرحوم صدر الحکماء در چهل سال قبل برایم نقل میکرد مریضی را آوردند که واقعا خوب ش دنی نبود مرض های مختلفی گرفته بود قلبش خراب معده اش خراب و غیره گفت من یقین داشتم که فایده ای ندارد به او دوا بدهم گفتم او را بر گردانید . گفتند دوا بده گفتم دوا ندارد من می توانم نسه بدهم اما چه فایده پولتانرا هدر ندهید اصرار کردند ، پرستاری که همراهش بود بود از روی قلدری گفت که تو که چیزی سرت نمی شود چرا مطب باز کردی ؟ آن مرحوم گفت من که هم از روی ناراحتی گفتم برو باو یونجه بده بخورد . پس از چندی دیدم که گوسفند و خیگ روغن و پنیر و شیر و کره بمطب من آوردند . گفتند مال همان مریض است . اینقدر یونجه باو دادیم که خوب شد . این مرحوم می گفت راستی متحیر شدم قدر ت نمائی پروردگار عالم که (هوالشافی) از قضا سرکنگبین صفرا فزود روغن بادام خشکی میفزود برگرفته از کتاب متن کامل ایمان اثر آیت الله دستغیب موضوع مطلب : |
||